تجربه عشق شامل عملكرد اجزاء صميميت، هوس(شهوت) و تعهد ميباشد. شما براي دسـتـيـابـي بـه يك رابـطه سـالم و پـايدار مـي بــايد اعتدال را ميان اين سه عنصر برقرار سازيد. اكنون به تعريف آنها ميپردازيم:
تعهد:
تا چه اندازه شما خود را وقف آن ميكنـيد كه رابطه يتان را شاداب و با طراوت نگاه داريد؟ و يا تا چه اندازه با يارتان صادق مي بـاشـيد؟ شـامل مسئوليت پذيري، وفاداري و وظيفه شناسي ميباشد. تعهد در رابطه به مفهوم آن است كه اكـثر موانع و مشكلات را مي توان با كمك يكديگر از ميان برداشت - وفادار حتي در سخت ترين شرايط.
صميميت:
نزديكي در رابطه - اموري كه شما و يارتان در آن سهيم مي بـاشـيـد اما فرد ديـگري از آنـها آگـاهـي ندارد - رازها و تجربـيات فردي و مشترك - صميميت امري فراتر از نزديكي جنسي و فيزيكي مي باشد. تا چه اندازه شـما در كنـار يـارتان احـساس راحت بودن ميكنيد؟ آيا قادر به بيان عقايد و نقطه نظرهاي خود ميباشيد ؟ بـدون آنـكه از مـورد انتقاد قرار گرفتن و نكوهش شدن واهمه داشته باشيد؟ آيا هنـگامي كـه صحبت ميكنيد واقعا به حرفهاي شما گوش ميدهد؟
هوس و شهوت:
انرژي بخش رابطه ها يتان مي بـاشد. تمايل بـه بازگشت به منزل، تـنها براي كنار يار بودن - هوس فوريت ، شهوت و تمايلات جنسي، رمانتيك بودن، اشـتـيـاق براي در كنار هم بودن و رفع سريع موانع براي وصال ميباشد - احساسات شديد -جاذبه جسماني.
اكـنـون به ابعاد متفاوت عشق در شرايط وجود و يا فقدان سه خصيصه فوق در يك رابطه توجه كنيد:
تعهد + صميميت و فقدان هوس: ايـن رابـطـه در خـطـر فروپاشي قرار ندارد اما نيازمند خلاقيت و انگيزه براي شعله ور ساختن مجدد عشق ميباشد.
تعهد + هوس و فقدان صميمـيت: ايـن رابـطه عذاب آور است - گـاهـي اوقـات انـگـيـزه شديدي آنها را جذب يكديگر ميكند اما سرانجام به ياس و ناكامي منجر ميگردد زيرا قادر به آن نميباشند كه رابطه يشان را عميق تر سازند. يا آنكه افكار،علايق و آرزوهاي قلبي يكديگر را بشناسند.
صميميت + هوس و فقدان تعهد: اين رابطه يك شبه است-كشش و اشتياق شديدي حكمفرماست اما عدم امنيت از آنـكه رابـطـه تـا چـه مـدت دوام خـواهـد آورد هر دو فرد را مايوس ميسازد. عشق رمانتيك.
صميميت و فقدان هوس و تعهد: علاقه.
هـوس و فـقـدان صـمـيـميـت و تعهد: عشق شيدايي.
تعهد و فقدان صميميت و هوس: عشق تو خالي و راكد.
هوس + صميميت + تعهد: عشق كامل و مطلوب...
***
"هیچ نمی بینم جز تو"
بگذار هر چه می خواهند بگويند اما من با تو نگاه می کنم نه با آنها که دوردست ترین افق پیش رویشان جایی جز نوک پای بی مقدارشان نیست . با تو می ایستم نه با آنها که دشمنی شان را با خنجری در سینه ات اثبات می کنند ، اما نهایت دوستیشان جز خنجری در پشتت نیست . با تو می آیم نه با آنها که آمدنشان با نقاب لبخند است و رفتنشان با چهره شیطان . با تو نفس می کشم نه با آنها که با حسادتشان طناب داری می بافند بر گردن بی گناهان و روزی هزارمسیح بر صلیب می کند یهودای تلبیس شان ؛ و سر انجام با تو می میرم نه با آنها که درجا زدن در زندگیشان نیز دیگر چاره ای از برای فرورفتنشان نیست و برای یک لحظه بیشتر ماندن ، ذلت هر خاشاکی را به عزت غرق شدن می پذیرند .
بگذار هر چه می خواهند بگویند اما یک لحظه اعتمادت ارزش هزار سال تنفرشان را دارد . آنها نمی دانند که باد هرگز سقوط نخواهد کرد و آب را از غرق شدن هراسی نیست . بر در بسته خویش بیهوده می کوبند.
مطلب اخیر ، برگرفته از وبلاگ "پرسه در سرزمین تنهایی"