نمی دونم چرا خیلی ها برای پیدا کردن یه رابطه ی طولانی مدت ، تو فرد مقابلشون دنبال چیزایی می گردن که شاید خودشون نداشته باشن ، همیشه جنبه ی مادیه قضیه هم تاثیر خیلی زیادی تو رفتار و تصمیمشون می ذاره .
من ، می دونم که آدم کاملی نیستم و نقص هایی دارم ، ولی خودمم خودمو گول نمی زنم و او نها رو نادیده نمی گیرم ، سعی می کنم این نقص ها رو بشناسم و تا جایی که می تونم رفعشون کنم .
از طرف دیگه ، همه می دونیم اکثرا اون تصورات و انتظاراتی که از فرد ایده آلمون تو زندگی داریم رو هیچ وقت نمیشه فقط تو یه نفر پیدا کرد . منظورم اینه که هیچ کس نمی تونه تمام اون انتظاراتی که ما از شریک زندگیمون داریم رو بر آورده بکنه و فقط باید سعی بکنیم که انتظاراتی که ما از طرف مقابلمون و اون از ما داره رو به همدیگه نزدیک بکنیم طوری که بتونیم هم پوشانی زیادی ایجاد کنیم .
خیلی از اوقات شده که اون رفتار مدنظرمون رو تو یه نفر پیدا نکردیم ، مثلا اخلاق مد نظرمونو تو یه نفر ، ظاهر مورد نظرمون رو تو یکی دیگه دیدیم ، صدایی که دوست داشته باشیم رو یه نفر دیگه داشته و ... هیچ وقت نشده که همه ی اون ایده آل هامون تو یه نفر پیدا بشه و حتی اگه یه نفر هم پیدا شده باشه که قرابت زیادی با این ایده آل ما داشته باشه ، متاسفانه شاید از طرف اون ، ما نتونستیم انتظاراتش رو برآورده کنیم .
بعععله ، به خاطر همین هم هست که نباید تو زندگی فقط دنبال ایده آل بود ، باید واقع بین باشیم .
یکی از دوستام می گفت که هر چی سن آدم بالاتر می ره ، تو انتخاب شریک زندگی سخت گیرتر هم میشه .
به نظر من یه جورایی حق با دوستمه ، چون وقتی در طول زندگی با آدم های مختلفی ارتباط برقرار می کنیم و اون رابطه تموم می شه ، وقتی با نفر بعدی آشنا می شیم ، همش دنبال این هستم که اون شخص جدید ، اشتباهات و مشکلات و نواقص شخص قبلی رو نداشته باشه و یه جورایی بهتر و بالاتر از نفر قبلی باشه ، وقتی هم به موضوع با این دید نگاه می کنیم ، به خیلی از افراد نمی تونیم اون حسی رو که برای یه رابطه لازم هست رو داشته باشیم و یه جورایی عقب می کشیم .
به نظر من ، قیافه ، تیپ ، صدا و خیلی از چیزای ظاهریه دیگه به اندازه ی باطن و اخلاق و رفتار آدم ها مهمه . یعنی هیچ کدوم رو نمی شه بر دیگری ترجیح داد فقط این که نباید این تصورو بکنیم که مهم بودن قیافه و ظاهر به معنای زیبا بودن و بهترین بودن باشه .
نه ، مهم بودن قیافه فقط به این معناست که اگه کسی رو دیدم ، با ظاهر اون شخص همون طوری که هست بتونیم ارتباط برقرار کنیم و به قولی دیگه ، به اون شخص کشش داشته باشیم ، حالا چه اون شخص زیبا باشه یا چه نباشه ، فقط واسمون تو دل برو باشه کافیه .
از لحاظ اخلاقی هم صرفا لازم نیست که دو نفر مثل هم باشن ، چون هر دو آدم هایی از دو خانواده ، دو طرز فکر ، دو عقیده و دو محیط متفاوت هستند که باید باهم زندگی بکنند ، پس بنابر این فقط کافیه که سعی بکنن اخلاق طرف مقابلشون رو به درستی بشناسن و بتونن اون رو درک بکنن و نخوان که طرز فکر و عقیده ی خودشون رو به دیگری تحمیل بکنن ، هم دیگه رو بهتر بشناسن و به عقاید هم احترام بگذارن و تا جایی که میشه سعی بکنن که اخلاق و رفتارشون رو به هم نزدیک تر بکنن .
به خاطر همین باید دو کفه ی این ترازو ، یه جورایی باهم متناسب و هم وزن باشند تا بشه یه رابطه ی طولانی مدت ایجاد کرد .
من ، می دونم که آدم کاملی نیستم و نقص هایی دارم ، ولی خودمم خودمو گول نمی زنم و او نها رو نادیده نمی گیرم ، سعی می کنم این نقص ها رو بشناسم و تا جایی که می تونم رفعشون کنم .
از طرف دیگه ، همه می دونیم اکثرا اون تصورات و انتظاراتی که از فرد ایده آلمون تو زندگی داریم رو هیچ وقت نمیشه فقط تو یه نفر پیدا کرد . منظورم اینه که هیچ کس نمی تونه تمام اون انتظاراتی که ما از شریک زندگیمون داریم رو بر آورده بکنه و فقط باید سعی بکنیم که انتظاراتی که ما از طرف مقابلمون و اون از ما داره رو به همدیگه نزدیک بکنیم طوری که بتونیم هم پوشانی زیادی ایجاد کنیم .
خیلی از اوقات شده که اون رفتار مدنظرمون رو تو یه نفر پیدا نکردیم ، مثلا اخلاق مد نظرمونو تو یه نفر ، ظاهر مورد نظرمون رو تو یکی دیگه دیدیم ، صدایی که دوست داشته باشیم رو یه نفر دیگه داشته و ... هیچ وقت نشده که همه ی اون ایده آل هامون تو یه نفر پیدا بشه و حتی اگه یه نفر هم پیدا شده باشه که قرابت زیادی با این ایده آل ما داشته باشه ، متاسفانه شاید از طرف اون ، ما نتونستیم انتظاراتش رو برآورده کنیم .
بعععله ، به خاطر همین هم هست که نباید تو زندگی فقط دنبال ایده آل بود ، باید واقع بین باشیم .
یکی از دوستام می گفت که هر چی سن آدم بالاتر می ره ، تو انتخاب شریک زندگی سخت گیرتر هم میشه .
به نظر من یه جورایی حق با دوستمه ، چون وقتی در طول زندگی با آدم های مختلفی ارتباط برقرار می کنیم و اون رابطه تموم می شه ، وقتی با نفر بعدی آشنا می شیم ، همش دنبال این هستم که اون شخص جدید ، اشتباهات و مشکلات و نواقص شخص قبلی رو نداشته باشه و یه جورایی بهتر و بالاتر از نفر قبلی باشه ، وقتی هم به موضوع با این دید نگاه می کنیم ، به خیلی از افراد نمی تونیم اون حسی رو که برای یه رابطه لازم هست رو داشته باشیم و یه جورایی عقب می کشیم .
به نظر من ، قیافه ، تیپ ، صدا و خیلی از چیزای ظاهریه دیگه به اندازه ی باطن و اخلاق و رفتار آدم ها مهمه . یعنی هیچ کدوم رو نمی شه بر دیگری ترجیح داد فقط این که نباید این تصورو بکنیم که مهم بودن قیافه و ظاهر به معنای زیبا بودن و بهترین بودن باشه .
نه ، مهم بودن قیافه فقط به این معناست که اگه کسی رو دیدم ، با ظاهر اون شخص همون طوری که هست بتونیم ارتباط برقرار کنیم و به قولی دیگه ، به اون شخص کشش داشته باشیم ، حالا چه اون شخص زیبا باشه یا چه نباشه ، فقط واسمون تو دل برو باشه کافیه .
از لحاظ اخلاقی هم صرفا لازم نیست که دو نفر مثل هم باشن ، چون هر دو آدم هایی از دو خانواده ، دو طرز فکر ، دو عقیده و دو محیط متفاوت هستند که باید باهم زندگی بکنند ، پس بنابر این فقط کافیه که سعی بکنن اخلاق طرف مقابلشون رو به درستی بشناسن و بتونن اون رو درک بکنن و نخوان که طرز فکر و عقیده ی خودشون رو به دیگری تحمیل بکنن ، هم دیگه رو بهتر بشناسن و به عقاید هم احترام بگذارن و تا جایی که میشه سعی بکنن که اخلاق و رفتارشون رو به هم نزدیک تر بکنن .
به خاطر همین باید دو کفه ی این ترازو ، یه جورایی باهم متناسب و هم وزن باشند تا بشه یه رابطه ی طولانی مدت ایجاد کرد .
0 نظرات:
Post a Comment