نمی دونم چرا ولی تازگیا خیلی دارم می شنوم که رابطه ی فلانی با فلانی آزاده و رابطه ی بازی دارن . شاید قبلا هم از این چیزا خیلی بوده ولی من کمتر شنیده بودم ... به هر حال ، من که نمی تونم همچین چیزی رو قبول کنم حتی اگه واسه طرفم بمیرم و شرط اون واسه رابطه داشتن با من این باشه که رابطه ی آزادی داشته باشیم ، فکر نمی کنم همچین چیزی رو قبول کنم ، آخه دید من به این مسئله باعث میشه این طوری رفتار کنم .
اول از همه می خوام در مورد دید خودم نسبت به رابطه ی ج/ن/س/ی حرف بزنم . من فکر می کنم این نوع رابطه رو نمیشه با هر کسی داشت ، وقتی که دو نفر همدیگه رو دوست دارن ، وقتی که زمان بیشتری باهم میگذرونن ، واسه اینکه بخوان به همدیگه نزدیک تر بشن باید این نوع رابطه رو ایجاد کنن و از طریق این رابطه بتونن احساسشون رو به طرف دیگه نشون بدن . یعنی این رابطه باعث میشه که دو نفر از لحاظ احساسی به هم نزدیک تر بشن و همدیگه رو بیشتر بشناسن و به آرامش بیشتری از طریق اون برسن ، در واقع اوج ابراز عشق ، در اون لحظه که این رابطه ایجاد میشه ، شکل می گیره . به خاطر همینم هست که این رابطه برای من با ارزش و مقدسه .
به نظر من وقتی دو نفر همدیگه رو دوست دارن ، هیچ موقع از رابطه داشتن با همدیگه خسته نمیشن و همیشه مثل روز اول براشون می مونه چون که رابطه ی ج/ن/س/ی از دوست داشتنشون نشات می گیره ، پس نباید هیچ موقع براشون خسته کننده و تکراری باشه .
من به این مسئله اینطوری نگاه می کنم ولی خوب آدمایی هستن که طرز نگاهشون فرق داره .
مثلا یه بار با یکی از دوستای قدیمیم که ب/ی/ا/ف داره ، در مورد این مسئله و اینکه چرا رابطه ی اونا باز هست ، صحبت می کردیم . اونا می گفتن که به رابطه ی ج/ن/س/ی به دید یک تفریح نگاه می کنن ، مثل غذا خوردن ، مثل سینما رفتن و ... که میشه با هرکسی این کارو کرد ، با هر کسی که به مزاجشون برای تفریح کردن خوش بیاد ، این کارو یه بار میکنن و دفعه ی بعدش با یه نفر جدید...
ایده ی جالبی به نظرم اومد ، طرز نگاهشون به این مسئله برام جالب بود ولی خوب پیش خودم فکر کردم اگه قرار باشه از آدمای دیگه واسه این رابطه خوشمون بیاد و حواسمون به سمت داشتن تفریح با دیگرون کشیده بشه ، دیگه چه لزومی به داشتن ب/ی/ا/ف هست ، آدم مجرد می مونه و با هرکس که خواست رابطه ایجاد می کنه و در کنار اون اگه خواست واسه لحظه های تنهاییش یکی دو تا دوست صمیمی هم پیدا میکنه که باهاشون همدردی بکنه .
یا اینکه کسی ب/ی/ا/ف داره و خیلی هم ، همدیگه رو دوست دارن ولی به خاطر اینکه از رابطه ی ج/ن/س/ی طرف مقابل خسته نشه و براش تکراری نشه ، بدون اینکه طرف مقابل بفهمه ، با آدمای دیگه این رابطه رو داره.
به هر حال ، منظورم از گفتن این حرفا این نیست که بگم نظر من درسته یا نظر اونا ، چون عقاید هر کسی واسه من محترمه حتی اگه مخالف عقیده ام باشه ، فقط می خواستم چیزی رو که داره تو جامعه ی کوچیک ما اتفاق میفته رو بهش اشاره ای بکنم .
نمی دونم ، شاید بعد از چهار پنج سال زندگی مشترک ، رابطه به سمت آزاد بودن کشیده بشه و در عین اینکه دو طرف همدیگه رو دوست دارن و بهم اعتماد دارن ، فقط به خاطر ایجاد تنوع توی این نوع رابطه و بیرون اومدن از یکنواختی ، هر دوشون سر این قضیه تفاهم داشته باشن ولی من که نمیتونم تصور همچین چیزی رو بکنم که یه روزی با کسی غیر از اونی که دوستش دارم ، این نوع رابطه رو داشته باشم ، چون در عین اینکه دوست دارم بهم متعهد باشه ، خودم هم دوست دارم بهش متعهد باشم .
اول از همه می خوام در مورد دید خودم نسبت به رابطه ی ج/ن/س/ی حرف بزنم . من فکر می کنم این نوع رابطه رو نمیشه با هر کسی داشت ، وقتی که دو نفر همدیگه رو دوست دارن ، وقتی که زمان بیشتری باهم میگذرونن ، واسه اینکه بخوان به همدیگه نزدیک تر بشن باید این نوع رابطه رو ایجاد کنن و از طریق این رابطه بتونن احساسشون رو به طرف دیگه نشون بدن . یعنی این رابطه باعث میشه که دو نفر از لحاظ احساسی به هم نزدیک تر بشن و همدیگه رو بیشتر بشناسن و به آرامش بیشتری از طریق اون برسن ، در واقع اوج ابراز عشق ، در اون لحظه که این رابطه ایجاد میشه ، شکل می گیره . به خاطر همینم هست که این رابطه برای من با ارزش و مقدسه .
به نظر من وقتی دو نفر همدیگه رو دوست دارن ، هیچ موقع از رابطه داشتن با همدیگه خسته نمیشن و همیشه مثل روز اول براشون می مونه چون که رابطه ی ج/ن/س/ی از دوست داشتنشون نشات می گیره ، پس نباید هیچ موقع براشون خسته کننده و تکراری باشه .
من به این مسئله اینطوری نگاه می کنم ولی خوب آدمایی هستن که طرز نگاهشون فرق داره .
مثلا یه بار با یکی از دوستای قدیمیم که ب/ی/ا/ف داره ، در مورد این مسئله و اینکه چرا رابطه ی اونا باز هست ، صحبت می کردیم . اونا می گفتن که به رابطه ی ج/ن/س/ی به دید یک تفریح نگاه می کنن ، مثل غذا خوردن ، مثل سینما رفتن و ... که میشه با هرکسی این کارو کرد ، با هر کسی که به مزاجشون برای تفریح کردن خوش بیاد ، این کارو یه بار میکنن و دفعه ی بعدش با یه نفر جدید...
ایده ی جالبی به نظرم اومد ، طرز نگاهشون به این مسئله برام جالب بود ولی خوب پیش خودم فکر کردم اگه قرار باشه از آدمای دیگه واسه این رابطه خوشمون بیاد و حواسمون به سمت داشتن تفریح با دیگرون کشیده بشه ، دیگه چه لزومی به داشتن ب/ی/ا/ف هست ، آدم مجرد می مونه و با هرکس که خواست رابطه ایجاد می کنه و در کنار اون اگه خواست واسه لحظه های تنهاییش یکی دو تا دوست صمیمی هم پیدا میکنه که باهاشون همدردی بکنه .
یا اینکه کسی ب/ی/ا/ف داره و خیلی هم ، همدیگه رو دوست دارن ولی به خاطر اینکه از رابطه ی ج/ن/س/ی طرف مقابل خسته نشه و براش تکراری نشه ، بدون اینکه طرف مقابل بفهمه ، با آدمای دیگه این رابطه رو داره.
به هر حال ، منظورم از گفتن این حرفا این نیست که بگم نظر من درسته یا نظر اونا ، چون عقاید هر کسی واسه من محترمه حتی اگه مخالف عقیده ام باشه ، فقط می خواستم چیزی رو که داره تو جامعه ی کوچیک ما اتفاق میفته رو بهش اشاره ای بکنم .
نمی دونم ، شاید بعد از چهار پنج سال زندگی مشترک ، رابطه به سمت آزاد بودن کشیده بشه و در عین اینکه دو طرف همدیگه رو دوست دارن و بهم اعتماد دارن ، فقط به خاطر ایجاد تنوع توی این نوع رابطه و بیرون اومدن از یکنواختی ، هر دوشون سر این قضیه تفاهم داشته باشن ولی من که نمیتونم تصور همچین چیزی رو بکنم که یه روزی با کسی غیر از اونی که دوستش دارم ، این نوع رابطه رو داشته باشم ، چون در عین اینکه دوست دارم بهم متعهد باشه ، خودم هم دوست دارم بهش متعهد باشم .
8 نظرات:
sakht nagir
www.desirest.blogfa.com
سلام آراد جونی
نوشته ی به جایی بود
من هم خیلی وقت ها به این نوع ماجرا فکر می کنم . راستش هنوز نمی دونم کدو راه درسته . حتی هنوز نمی دونم خودم کدوم رو می خوام
همیشه از ترس خیانت به کسی که با اون هستم خیانت کنم باعث می شه نتونم اصلا با کسی ارتباط برقرار کنم
من فکر میکنم آدمها وقتی از هم خسته میشن شیطنت میکنن
سلام مرد
نه به نظر من به این رابطه آزاد نمی شه گفت
اینم مثل همه ی آزادی های لجام گسیخته ی روشن فکری ایرونی هاست
اگر این درسته که پس همه ی اون زن و شوهرهام باید از هم خسته بشن و به توی رختخوابشون به چشم یه تفریح نگاه کنن
آقا این عقاید در دکون هیچ عطار غربی پیدا نمیشه که ماها برامون قشر روشن فکر کوفتی دیکته می کنن
اینم یکی دیگه از اون آموزش های غلطی هست که می گم تو این کشور زیبا به هم می دن
آره عزيزم فكر كنم ما شرقيها هيچ وقت نتونيم اينجور لجام گسيخته با هر كسي بخوابيم؛ چون هميشه با ايدهآل عشقيمون ناسازگاره و اين پك پارادوكس هميگشي است.
با نظرت 10000% موافقم آراد
ایول
مثل خودمی
سلام بر آراد عزیز دوست من
رامین هستم صاحب وبلاگ عشق من به تو در بلاگفا
این وبلاگ به خاطر مسئله ای بسته شد و من به پرشین بلاگ سفر کردم
دوست دارم دوستی با تو رو در وبلاگ جدیدم ادامه بدم و از مطالب هم استفاده کنیم
تو هم اگر با نظر من موافقی آدرس جدیدم رو تو لینک دوستانت تغییر بده و در وبلاگ جدیدم یه پیغام بزار
در ضمن
اسم من به حاج پسر تغییر کرده
منتظر حضورت هستم
زود بیا
www.4bahman87.persianblog.ir
salam arad, khooobi
mamnoon ke tu facebook invitam karde boodi.
rastesh kheili vaghte net naboodam,
facebook ham balad nistam :)
veedee30@yahoo.com
in mailame vali inja nazarish mamnoon misham baz
neveshtehaat mesle hamishe AAliiiiie
Post a Comment