بعضیا میگن خوبه که آدم بدونه کی قراره بمیره تا توی این فرصت باقیمونده ، کارای ناتمومش رو به سر انجام برسونه و کارایی که دوست داشته انجام بده رو محقق کنه ...
ولی بعضیا هم هستن که خلاف این عقیده رو دارن و میگن اگه زمان مرگشون رو بدونن ، فکر و ذهنشون به اون سمت کشیده می شه و خوب نمیتونن روی فرصت باقیمانده تمرکز کنن و از لحظات باقیمانده ی زندگی لذت کافی رو ببرن...
حالا که هشت ماه از رابطه ام میگذره و همه چی همونطوریه که همیشه آرزوشو داشتم و با کسی که عاشقش هستم زندگی می کنم ، دونستن این موضوع که فقط چند ماهی بیشتر فرصت ندارم ، همه چی رو برام سخت می کنه.
شاید اگه این یه رابطه ی معمولی بود و شریک زندگیم درست مثل خودم نبود و نیمه ی مکمل هم نبودیم ، این شرایط به سختیه الان نمی شد ولی ... ولی حالا که با کسی هستم که واقعا عاشق هم هستیم و شیرینیه رابطه ای رویایی رو داریم لمس می کنیم ، گرفته شدن این همه خوشبختی از ما ، برام عذابه مطلقه...
نمی خوام لحظه ی مرگ برسه...
نمی خوام...
2 نظرات:
آراد زندگی یعنی بودن در همین لحظه ها
میدونم سخته به پایان فکر کردن
اما میشه به جای فکر کردن به پایان
به یه آغاز دیگه فکر کرد.
شاید غیر قابل دسترس باشه
اما تصور خوبیه
سلام
راستی تو همون آراد سابقی؟
arad.diarist
aaraad.amini
Post a Comment